روسیه
روسیه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین کشور جهان است. پهناوری این کشور دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا است. این کشور در عرضهای بالای جغرافیایی واقع شدهاست و بیشتر مناطق کشور سردسیر و کم بارش است. به همین دلیل بیشتر مناطق این کشور (به ویژه سرزمین بزرگ سیبری) خالی از سکنه هستند و کشاورزی در این مناطق میسر نیست. پایتخت روسیه شهر مسکو است که در باختر و بخش اروپایی کشور است. روسیه حدود ۱۴۲ میلیون تن (براورد ۱۳۸۷) جمعیت دارد، که از این دید در جهان نهم است. تراکم جمعیت این کشور ۳/۸ تن در هر کیلومتر مربع است که از پایینترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان است. همچنین نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است. بیشتر جمعیت این کشور در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی میکنند. حدود ۸۰ درصد (۱۱۵ میلیون تن) از مردم روسیه از نژاد روسی هستند و سایر نژادهای این کشور عبارتند از: تاتار، اوکراینی، چوواش، چچنی، ارمنی، ترک، داغستانی، مغول، آواری، اینگوش، چرکس، بالکار، اوستیایی، آذری، گرجی و... زبان رسمی روسیه، زبان روسی است. ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوریها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. این کشور ۲۱ جمهوری خودگردان دارد که بیشتر در جنوب باختر کشور (قفقاز شمالی) قرار دارند، که برخی از آنها مانند داغستان، تا حدود ۲۰۰ سال پیش جزئی از ایران بودهاند. روسیه فرهنگ پرباری دارد و نوسندگان معروفی مانند تولستوی و داستایوفسکی روسی بودهاند. از هرینه تحصیل در روسیه چه میدانید؟ روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اقداماتی که تزار پتر بزرگ برای غربی کردن و گسترش ارضی روسیه انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۲۹۶ هجری خورشیدی (۱۹۱۷) انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی» تغییر یافت. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.اقتصاد و پیشرفت روسیه
واحد پول روسیه روبل است. اقتصاد این کشور صنعتی و نیز وابسته به منابع بزرگ انرژی این کشور به ویژه گاز است. و راههای ترابری این کشور نیز بسیار مهم هستند. روسیه با تولید ناخالص داخلی ۱۲۸۹ تریلیون دلار در سال ۱۳۸۶، هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بودهاست. اقتصاد این کشور بر پایه سرمایه داری و خصوصی سازی است، که این موضوع پس از فروپاشی شوروی و رهایی از اقتصاد دولتی و سوسیالیستی انجام شد. اکنون دمیتری مدودف رییس جمهور روسیه است، ولی ولادیمیر پوتین که اکنون نخست وزیر است، فرمانروای واقعی کشور محسوب میشود. سیاست کنونی روسیه، همکاری و عدم تنش با غرب و تلاش برای اتحاد کشور است. ولی به خاطر گسترش ناتو به شرق و پس از درگیری روسیه با گرجستان بر سر اوستیای جنوبی، روابط روسیه و غرب به تیرگی گراییدهاست. روسیه با ایران در مسائل اقتصادی، به ویژه راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر همکاری دارد؛ ولی مدتها است که در راه اندازی این نیروگاه تاخیر میکند و عملا از ایران به عنوان یگ برگ برنده در رویارویی با غرب استفاده میکند.- این کشور همچنین با کشورهای آمریکا (از طریق ایالت آلاسکا)، سوئد و ژاپن (از طریق آب) همسایه است.
- روسیه برای سالیان متمادی یکی از قدرتهای جهانی بود. از زمان امپراتوری تزاری گرفته تا فروپاشی اتحاد جماهیر
- پس از فروپاشی شوروی در سال 1998 این کشور بحران اقتصادی را پشت سر گذاشت که جایگاه جهانی آن را هم تضعیف کرد. حال روسیه در تلاش است جایگاه پیشین خود را دوباره به دست آورد.
- یکی از مهمترین اتفاقات این کشور انقلاب 1917 بود. در این سال بلشویکها توانستند به دوران امپراتوری تزاری خاتمه دهند.
- از اواخر ۱۹۱۸ تا اواخر ۱۹۲۰ میلادی شوروی درگیر جنگ داخلی بود. پس از این سال اتحاد جماهیر شوروی اعلام وجود کرد و تا سال 1991 حکومتش ادامه یافت.
- روسیه عضو ثابت شورای امنیت سازمان ملل متحد، 1 5، اتحادیه اروپا، APEC و G8 است. این کشور بخش زیادی از قدرتش در صحنههای جهانی را مدیون منابع انرژی خود است.
- این کشور بزرگترین تولید کننده گاز در جهان است و نیمی از گاز مصرفی قاره اروپا را روسیه تامین میکند.
- این کشور همچنین یکی از مهمترین تولیدکنندگان نفت جهان است.
تاریخچه
فدراسیون روسیه ( روسیه) دولت مستقل فدراتیو است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از اواخر سال 1991 عضو جامعۀ مشترک المنافع می باشد . این کشور از 7 نوامبر 1917 ( بعد از پیروزی انقلاب اکتبر ) جمهوری شوروی روسیه نامیده شد . در کنگرۀ سوم سراسری شوراها (23-34 ژانویه1918) به عنوان جمهوری شوروی سوسیالیستی فدراتیو روسیه اعلام شد . در روز 30 دسامبر 1922 همراه با سایر جمهوری هایی که در خاک امپراطوری سابق روسیه به وجود آمده بودند ، عضو اتحاد شوروی شد .
فدراسیون روسیه کشوری گسترده و بزرگ در اروپای شرقی و آسیای شمالی است. روسیه با مساحت ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومترمربع پهناورترین کشور جهان است. مساحت روسیه تقریباً دو برابر مساحت کشور ایالات متحده آمریکاست. از دید جمعیتی، روسیه پس از چین، هندوستان، آمریکا، اندونزی، برزیل، پاکستان و بنگلادش در رده هشتم جهان قرار دارد. روسیه تا قبل از فروپاشی اصلی ترین جمهوری اتحاد جماهیر شوروی بود.
پایتخت روسیه شهر مسکو و واحد پول آن روبل است. زبان رسمی فدراسیون روسیه، روسی است. نوع حکومت در فدراسیون روسیه جمهوری فدرال است. روسیه در سال ٨٦٢ میلادی پایهگذاری شده است. بر اساس آمار سال ٢٠٠٦ جمعیت فدراسیون روسیه در حدود ۵/١۴٢میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی روسیه در حدود ٧٢٧/١ تریلیون دلار بوده است.
تاریخ روسیه
بیش از دو سده روسیه تزاری بخشی از امپراتوری مغول بود. اما در سده پانزدهم، ولایت مسکووی که ناحیه کوچکی از سرزمین روسیه امروزی را در برمی گرفت، قدرت یافت، تا حدی که مغولانِ اردوی طلایی را به مبارزه طلبید. شاهزاده هادیان، ایوان بزرگ، از پرداخت خراج به مغولها سر باز رد، فرمانروای بعدی ایوان چهارم، قلمروی ولایت مسکووی را توسعه داد. لقب او، ایوان مخوف، بیانگر این است که این نخستین تزار در تمام روسیه بود که بیشتر از او میترسیدند تا اینکه دوستش داشته باشند.
رومانفها
رومانفها یک خاندان اشرافی قدرتمند در مسکو بودند. نخستین تزار روسیه، ایوان مخوف (۸۴ – ۱۵۳۰م) با خاندان رومانف وصلت نمود. رومن زاخارین جد اعلای رومانفها برادر آناستازیا همسر ایوان مخوف تزار روسیه بود و پسری نیز به نام نیکیتا داشت که پدربزرگ اولین تزار رومانف یعنی میخائیل فئودوروویچ رمانف است. این خانواده به دلیل قرابت با ایوان مخوف (ایوان چهارم) و نیز به این دلیل که در دسائس و توطئههای درباریان در حوادث پس از مرگ ایوان مخوف شرکت نداشتند محبوب مردم روسیه بودند. ضمن اینکه فئودور نیکتایویچ رومانف پدر میخائیل رومانف اولین تزار روسیه مورد تایید یک مقام مورد احترام روحانی در روسیه بود که حین جنگ با لهاستانیها در دوران هرج و مرج رهبری مردم روسیه را بر عهده داشت. پس از شکست لهستانیها مردم میخاییل فئودورویچ رمانف را به سلطنت برگزیدند. این خانواده تا ۳۰۰ سال تا جنگ جهانی اول و زمان ظهور کمونیسم در روسیه با اقتدار حکومت میکردند.
عصر ناآرامی
پسر ایوان، فئودور اول، بوریس گودونف (۱۶۰۵- ۱۵۵۱م) به عنوان تزار روسیه، جانشین او شد. وقتی او در سال ۱۶۰۵ م از دنیا رفت، روسیه در هرج و مرج افتاد. از سال ۱۶۰۵ م تا ۱۶۱۳ م هرج و مرج دوام یافت. اشراف برای سلطنت با یکدیگر جنگیدند و برزگران شورش کردند. دشمنان اصلی روسیه؛ لهستان و سوئد؛ هرج و مرج را غنیمت شمردند. در سال ۱۶۱۱م نیروهای لهستانی شهر سمولنسک روسیه را فتح کردند. یک سال بعد لهستانیها مسکو را اشغال کرده و شاهزاده لهستانی را بر تخت تزار نشاندند. سپس سوئدیها در سال ۱۶۱۳م شهر نووگورود را اشغال کردند.
نخستین تزار رومانف
روسها برای واپسراندن لهستانیها از مسکو یکپارچه شدند. آنان میخائیل رومانف ۱۷ ساله را (۱۶۴۵- ۱۵۹۶م) را در سال ۱۶۱۳م به مقام تزاری منصوب کردند. او فرزند بطرک مسکو فئودور نیکتایویچ رومانف بود. او بر خلاف میل باطنی و توسط مردم روسیه به سلطنت انتخاب شد. اعقاب میخائیل اول تا زمان جنگ جهانی اول به مدت بیش از ۳۰۰ سال، تا زمان انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ م، بر روسیه فرمانروایی کردند.
تزار آلکسی
آلکسی فرزند میخاییل ، دومین تزار از خاندان رومانوف است. او در ابتدای سلطنتش تصمیم گرفت بر اوکراین مسلط شود. در سال 1648 که مردم اوکراین علیه لهستان سربه شورش برداشتند، آلکسی راه دستیابی به هدفش را نزدیک دید. شورشیان پذیرفتند به دلیل هم مذهب بودن با روسها، اوکراین را به آنان خواهند بخشید. پس از چندین سال نبرد و نیز چندین سال مذاکره، سرانجام روسیه و لهستان قراردادی را امضا کردند که به موجب آن اوکراین تقسیم شد و روسیه کنترل کی یف و نواحی اطراف آن را به دست آورد.در این زمان، سربازان روس دورتر و دورتر به داخل خاک سیبری قدم می گذاشتند و با مردم بیشتری برخورد می کردند.
تزار الکساندر دوم
تزار الکساندر دوم فرزند تزار نیکلای اول معروف به تزار آزادیبخش پس از پدرش به تخت سلطنت روسیه نشست. درسال۱۸۶۱ تزار الکساندر دوم سرفداری را در روسیه لغو میکند. تزار امیدوار است روسیه را مانند کشورهای اروپای غربی در راه مدرن سازی به حرکت در آورد. اما این اقدام به سودثروتمندان تمام میشود و گروه قلیلی از دهقانان موفق به تهیه زمین میشوند. اکثر دهقانان فقیرتر از آن هستند که زمینی بخرند. این دهقانان از نظر فرهنگی عقب مانده تر از طبقات رنجبر اروپای غربی هستند. او در ابتدای سلطنت با مشکلات مربوط به جنگ کریمه که در زمان پدرش آغاز شده بود دست به گریبان بود و البته توانست به شکلی آبرومندانه با دول متخاصم (انگلیس, فرانسه و عثمانی) صلح کند. او مردی روشنفکر بود که قصد آزاد سازی سرفها را داشت. از شوخیهای تاریخ اینکه این تزار روشنفکر که در صدد انجام اصلاحات در کشورش بود بیشتر از دیگر تزارها توسط تروریستها مورد سوءقصد قرار گرفت و نهایتاً در اثر یکی از همین سوءقصدها به شدت زخمی شد و در حالی که انجام اصلاحات وی نتیجهای نداده بود فوت کرد. از عوامل ناکامی تزار در انجام اصلاحات میتوان به مخالفت بویاردها (اشراف روسیه) و ایرادات نظام اداری روسیه اشاره کرد.
تزار الکساندر سوم
تزار الکساندر سوم مانند پدرش سیاستهای مدرن سازی را دنبال میکند. کارخانجات جدید در سن پترزبورگ و مسکو احداث میشوند. جمعیت کارگری عظیمی در حومه این شهرها زندگی میکنند. اما آزادیهای اجتماعی را برخلاف پدرش کاهش میدهد. روسیه باید پیشرفت کند بی آنکه خللی در خاندان سلطنت ایجاد کند. سانسور و حکومت پلیسی افزایش مییابد. تعقیب و آزار اقلیتها خصوصا یهودیها شدت میگیرد.
تزار نیکلای دوم
در ۱۸۹۴ نیکلای دوم بجای پدرش به سلطنت میرسد و راه او را ادامه میدهد. در ۱۸۹۸ حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه مخفیانه نخستین کنگره اش را در مینسک روسیه بر پا میکند. برنامه حزب برمبنای مارکس و انگلس که پلخانف تشریح میکند تدوین میشود. پلخانف با ترور مخالف است و معتقد است که روسیه نخست باید دوره رشد سرمایه داری را طی کند تا سپس بتواند به دموکراسی و سوسیالیسم برسد.
حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه
در ۱۹۰۳ دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در بروکسل وسپس لندن تشکیل میشود. در لندن حزب به دو دسته تقسیم میشود: بلشویکها (اکثریت) منشویکها (اقلیت). بلشویکها معتقدند که نباید منتظر ماند تا پس از دوره سرمایه داری به سوسیالیسم برسیم. رهبر بلشویکها «لنین» دو بار به دلیل فعالیتهایش به سیبری تبعید شد و از سال ۱۹۰۰ در اروپای غربی زندگی میکرد.
جنگ روسیه - ژاپن
در سال ۱۹۰۴ روسیه تزاری علیه ژاپن اعلام جنگ میکند تا حکومتش را به منچوری و کره برساند. تزار انتظار یک پیروزی آسان را دارد اما شکستهای سختی میخورد. همزمان در روسیه تظاهرات آرامی در ۵ ژوئیه ۱۹۰۵ در مقابل کاخ زمستانی تزار در سن پترز بورگ برگزار میشود که به خاک و خون کشیده شده و به یکشنبه خونین مشهور میشود. رهبر تظاهرات یک کشیش به نام پدر گاپون است.
با این واقعه و تسلیم شدن روسیه به ژاپن در ۱۹۰۵ اعتصابات کارگری افزایش مییابد. شوراهای کارگری برای هماهنگی اعتصابات تشکیل میشود. شورای سن پترزبورگ به رهبری لئو تروتسکی یکی از یاران سابق لنین نقش مهمی در این واقعه دارد. قیام کارگری سرکوب میشود. اعضای شورا دستگیر میشوند و تروتسکی به سیبری تبعید میشود اما از آنجا میگریزد. تزار قول میدهد اصلاحاتی به عمل آورد و آزادیهای مدنی به عمل آورد.
انتخابات دوما
در ۱۹۰۶ و ۱۹۰۷ سه انتخابات برگزار میشود. در دومای اول که به صورت انتخابات محدود برگزار میشود مخالفان تزار رای میآورند. تزار انتخابات را باطل میکند و انتخابات مجدداً برگزار میشود. این بار مخالفان تندتری رای میآورند. تزار باز هم دوما را منحل میکند. انتخابات سوم برگزار میشود واین بار مطیعان تزار وارد دوما میشوند. در ۱۹۱۲ بلشویکها راه خود را از دیگر گروههای سوسیال دموکرات جدا میکنند و حزب مستقلی ایجاد میکنند.
ورود روسیه به جنگ جهانی اول
در اوت ۱۹۱۴ روسیه وارد جنگ جهانی اول میشود. نخست فقط بلشویکها مخالف جنگ هستند اما شکستهای روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل میرساند. در اوایل مارس ۱۹۱۷ اکثر کارگران در پطروگراد و مسکو دست به اعتصاب میزنند. شورش به پادگانها میرسد. در ۱۱ مارس تزار دوما را منحل میکند. اما نمایندگان متفرق نمیشوند. در ۱۵ مارس تزار به نفع گراند دوک میخائیل کنار میرود. میخائیل حاضرنمیشود سلطنت را بپذیرد. دوما حکومت موقتی از اعتدالیون را به رهبری شاهزاده لووف به کار میگمارد. شورای پطروگراد که منشویکها و سوسیالیستها در آن اکثریت دارند به صورت رقیب شورای موقت در میآید.
نخستین کنگره شوراها
حکومت آلمان با هدف کارشکنی و خرابکاری در روسیه لنین را با قطار از سوئیس به سوئد و از آنجا به پطروگراد میآورد. تروتسکی نیز از آمریکا وارد پطروگراد میشود. او گرچه بلشویک نیست اما با لنین هم آواز میشود که حکومت موقت حکومت بورژوایی است. سازمان دهندگان بلشویک با شعار لنین «به جنگ خاتمه دهید.» تمام زمینها برای دهقانها «و» تمام قدرت در دست شوراها " به میان مردم میآیند. نخستین کنگره شوراها با حضور نمایندگان سربازها، کارگران و دهقانها برگزار میشود. از میان بیش از ۶۰۰ نماینده ۱۰۵ نفر از بلشویکها هستند اما کم کم به آنان افزوده میشود. حکومت موقت کرنسکی همچنان در پی ادامه جنگ است اما شکستهای متوالی باعث فرار دو میلیون سرباز از جبهه میشود.
قیام بلشویکها
آشفتگی عمومی باعث شد بلشویکها به دنبال قیام باشند اما قیام شکست خورد و لنین به مرز فنلاند فرار کرد. بلشویکها به اتهام جاسوسی برای آلمان دستگیر و زندانی شدند. شاهزاده لووف استعفا کرد و کرنسکی جای او را گرفت. محافظهکاران و اعتدالیون پشت ژنرال کورنیلوف جمع شدند تا با حکومت موقت مبارزه کنند. کرنسکی برای دفاع از حکومت، بلشویکها و سوسیالیستها را که از زندان آزاد شده بودند به یاری خواند. سپاه کورنیلوف شکست خورد. پس از آن بلشویکها هم در شورای پتروگراد و هم در شورای مسکو اکثریت داشتند. دهقانان قیام کردند و زمینها را از دست اشراف در آوردند.
کمیته انقلابی شورای پتروگراد
لنین به پطروگراد رفت و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت کرد. کمیته انقلابی شورای پتروگراد به رهبری تروتسکی ساختمانهای دولتی را اشغال کردند و کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر به اشغال در آوردند. کرنسکی گریخت و اعضای حکومت موقت دستگیر شدند.
شورای کمیسرهای خلق
بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بوجود آوردند و لنین صدر شورا و تروتسکی کمیسر امور خارجه شد. مسکو به تصرف بلشویکها در آمد و دومین کنگره شوراها برگزار شد. مالکیت خصوصی لغو و کلیه امور به شوراهای روستایی واگذار شد. تمام زمینها میان مردم تقسیم شد. در ۱۹۱۸ بلشویکها رسما نامشان را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر دادند. ترس از ادامه هجوم آلمانیها حکومت جدید شوروی را وادار کرد تا پایتخت را از پتروگراد به مسکو منتقل کند.
پیمان برست لیتوفسک
در مارس ۱۹۱۸ تروتسکی و لنین سایر اعضای حزب را وادار کردند تا پیمان برست لیتوفسک را بپذیرند. این پیمان که با آلمان و اتریش و مجارستان بسته شده بود، بسیار به ضرر روسیه بود. ولی درگیری را در روسیه پایان داد. پیروزی متفقین در جنگ باعث شد تا شوروی از اجرای مفاد پیمان سرباز زند.
جنگ داخلی
از اواخر ۱۹۱۸ تا اواخر ۱۹۲۰ شوروی درگیر جنگ داخلی بود. ارتش سرخ به رهبری تروتسکی با گاردهای سفید ضد انقلابی میجنگیدند. عملیات نظامی سفیدها ابتدا در جنوب متمرکز بود و نیروی اصلی آن را نیروهای تحت نظر کورنیلوف تشکیل میدادند. ارتش سرخ گاهی با سپاهیان لهستان در غرب، سپاهیان ژاپن و سفیدهای تحت حمایت لژیون چک در شرق، سفیدهای تحت حمایت آمریکاییها و فرانسویها و بریتانیاییها در شمال مجبور به جنگ بود. در سال ۱۹۲۰ شوروی عملا بر روسیه مسلط شد که دو علت اساسی داشت: اول رهبری هوشمندانه تروتسکی و دوم عدم هماهنگی سفیدها. سفیدها همچنین از پشتوانه مردم برخوردار نبودند چرا که مردم میترسیدند زمینی را که در نتیجه انقلاب تصاحب کردهاند از دست بدهند.
موقعیت کنونی روسیه
روسیه با ١٧٠٧۵۴٠٠ کیلومتر مربع وسعت به تنهایی بیش از ٧٦ درصد خاک اتحاد جماهیر شوروی سابق را تشکیل میدهد. در حال حاضر هم با اشغال حدود ۵/١١درصد خشکیهای کره زمین بزرگترین کشور جهان محسوب میشود.
اگر چه ٦۵درصد خاک این کشور در بخش آسیایی قرار دارد، تنها بیست و هشت درصد مردم روسیه در این نواحی زندگی میکنند. این سرزمین بیش از ١٦۰درجه طول جغرافیایی و ١٠منطقه زمانی را در برگرفته و اختلاف ساعت در منطقه مسکو با شرقیترین نقطه روسیه در شبهجزیره ساخالین ٩ساعت است.
سرزمین پهناور روسیه را دریاهای متعددی در برگرفته که عمدهترین آنها عبارتند از: دریای بالتیک و خلیج فنلاند در غرب، دریای سفید، خلیج پچورا، دریای کارا، دریای بارنتس، دریای لاپتف، دریای سیبری شرقی، دریای چوکچی و اقیانوس منجمد شمالی در شمال، دریای برینگ، دریای آخُتسک، دریای ژاپن و اقیانوس آرام در شرق، دریای سیاه و دریای خزر در جنوب.
با وجود آنکه طول سواحل این کشور به ۳٧/٦۵۳کیلومتر میرسد، اما به لحاظ اینکه بیشتر سواحل آن در منطقه منجمد شمالی واقع است و یا دریاهای مرتبط با آن از طریق تنگههای تحت کنترل کشورهای دیگر به آبراههای مهم متصل است، روسیه از وضعیت مطلوبی در برقراری ارتباط دریایی آزادانه با سایر کشورهای جهان برخوردار نیست. مرزهای این کشور بالغ بر ٢٠/١۳٩ کیلومتر است.
بخش اروپایی روسیه عمدتاً جلگهای و هموار است. بلندترین نقطه روسیه، قله البروس (البرز) با ۵/٦۴٢متر ارتفاع در شمال قفقاز در جمهوری اوستیای شمالی و نزدیکی مرز گرجستان است که در عین حال بلندترین نقطه اروپا نیز محسوب میشود. کوههای اورال که در امتداد شمالی - جنوبی واقع شده است حد میان اروپا و آسیا را تعیین میکند و بلندترین نقطه آن قله نارودا تنها ١/٨٨۵متر ارتفاع دارد. تمامی قسمت آسیایی روسیه را سرزمین پهناور سیبری در برگرفته است. شبکه گستردهای از رودهای پر آب در روسیه وجود دارد که علاوه بر تامین آب آشامیدنی، سدهای تولید برق آبی فراوانی بر روی آنها احداث شده است.
فرهنگ و رسوم مردم روسیه
روسیه با هفده میلیون کیلومتر مربع مساحت، بزرگترین کشور دنیا و هفتمین کشور پرجمعیت جهان است. زبان رسمی مردم روسیه روسی است، اما در بسیاری از قسمت های کشور، زبان ترکی زبان دوم است. شهرهای مسکو و سنت پترزبورگ از گران ترین شهرهای جهان هستند. مسکو که نام آن برگرفته از نام رود «موسکوا» است، با تاریخی هشتصد و پنجاه ساله، پایتخت کشور روسیه و یکی از بزرگترین شهرهای حال حاضر اروپا است. جمعیت مسکو بیش از سیزده میلیون نفر است. بسیاری از مردم مسکو می توانند به زبان انگلیسی صحبت کنند و در این شهر حدود دویست کلیسای فعال وجود دارد. شهر سنت پترزبورگ، دومین شهر بزرگ روسیه پس از مسکو می باشد. امروزه این شهر یکی از مهم ترین شهرهای فرهنگی، علمی و صنعتی روسیه بوده و با داشتن صدها موزه و نمایشگاه، آثار هنرمندان، شعرا، نویسندگان و موسیقی دانان بزرگ روسیه و جهان را در خود جای داده است.
هرساله گردشگران زیادی برای بازدید از جاذبه های گردشگری دو شهر مسکو و سنت پترزبورگ اقدام به خرید تور روسیه می کنند.
آداب و رسوم مردم روسیه
در روسیه معاصر کمتر چیزی از فرهنگ عامیانه گذشتگان باقی مانده است، با این وجود برخی از جشن ها و فستیوال های قدیمی مردم روسیه همچنان پابرجا مانده است. یکی از آن ها جشن خداحافظی با زمستان است که به نام «ماسلنیتسا» شهرت یافته است. در بین غذاهای روسی هیچ یک از غذاها به اندازه «بلینی» محبوب نبوده است. بلینی تمام عمر شخص از تولد تا پایان عمر را همراهی می کند، و سنت ها و مراسم زیادی با بلینی در ارتباط است.
فرهنگ وآداب و سنن روسی آمیخته ای از زندگی اسلاوهای شرقی، کلیسای ارتدکس و تا حدودی تأثیر پذیرفته از فرهنگ اروپایی است. روسیه کشوری اروپایی هست و درعین حال نیست. ریشه های این فرهنگ یک پای در شرق و یک پای در غرب دارد. ادبیات روسی یکی از غنی ترین ادبیات جهان و دارای شاهکارهای جاودانی است. عصر طلایی ادبیات روسی که در دوران پتر کبیر آغاز شده بود و در سال های ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰به اوج خود رسید، بزرگترین شاعر روسیه یعنی «الکساندر پوشکین» را خلق نمود. از شاعران و نویسندگان دیگر روس می توان از «نیکولای گوگول»، «ایوان تورگنیف»، «داستایفسکی»، «لئو تولستوی»، «آنتوان چخوف» و « ماکسیم گورکی» را نام برد.
در دوران شوری سابق تأکید زیادی بر موضوعات علمی و تاریخی می شد و به همین علت موزه های بسیار زیادی در زمینه های مختلف در این کشور به وجود آمده است. همچنین علاقه مردم روسیه به موسیقی و هنر های نمایشی از جمله تئاتر و اپرا موجب شده که در اقصی نقاط این کشور مراکزی به این امر اختصاص یابد. به علاوه سیرک های بزرگی در روسیه وجود دارد که شهرت جهانی دارد.
وضعیت اجتماعی
جمعيت
جمعيت روسيه بر اساس آخرين آمار در سال 2016 برابر با 144 میلیون نفر برآورد شده که اکثريت آنها در بخش اروپایی روسيه زندگي مي کنند و با وجود اينکه 65 درصد خاک روسيه در بخش آسيايي قرار دارد، تنها 28 درصد مردم روسيه در اين نواحي زندگي مي کنند. مسکو و سن پترزبورگ، پرجمعيت ترين شهرهاي اين هستند.
نـژاد
از کل مردم روسيه روسي ها بزرگترين گروه قومي از گروه اسلاوهاي شرقي را در اين کشور تشکيل مي دهند. اين کشور داراي تنوع قومي و نژادي زيادي است و تنها در نواحي شمالي آن، 26 گروه نژادي و در کل کشور بيش از 100 گروه قومي و نژادي را برآورد کرده اند که روس ها با بيش از 6/82 درصد، جمعيت روسيه را تشکيل مي دهند. پس از آنها، «تاتارها»، «اوکرايني ها و «چوواش ها« قرار دارند.
زبـان
زبان رسمي روسيه زبان روسي است و با خط سيريليک نوشته مي شود.
دين و مذهب روسيه
اکثريت مردم فدراسيون روسيه پيرو دين مسيحيت هستند، اما اديان اسلام، يهودي و بودايي نيز داراي طرفداران زيادي هستند که در اين ميان اسلام دومين دين در روسيه شناخته شده است. در سال 1997 قانون بحث انگيزي در مورد اديان در مجلس روسيه به تصويب رسيد که براساس آنها تنها ادياني در روسيه اجازه فعاليت دارند که حداقل پانزده سال در فدراسيون روسيه، پايه گذاري شده باشد. کليساي ارتدوکس روسيه، اسلام، بودايي و يهودي و بعضي شاخه هاي مذهب مسيحي، با اين قانون مطابقت داشتند. در سال 1998 اعلام شد، کارگران بيگانه اي که داراي مذهب غيرقانوني هستند فقط مي توانند حداکثر به مدت سه ماه در روسيه اقامت نمايند.
مسيحيت: گسترش دولت روس همواره با توسعه کليساي ارتدوکس همراه بوده است بطوري که لشکريان روس به ويژه در قرون 18 و 19 بارها و پس از تسخير سرزمين هاي جديد از جمله قفقاز و آسياي مرکزي با احداث کليسا بر حوزه نفوذ کليساي ارتدوکس مي افزودند. بعد از روي کار آمدن کمونيست ها تعقيب کليساي ارتدوکس به ويژه در سال هاي 1930 و نابودي فيزيکي کشيش ها شدت يافت. در زمان جنگ جهاني دوم از شدت اين سنت ها کاسته شد و در سال هاي بعد آن کليسا به طور کامل به خدمت دولت درآمد. در سال هاي 1960 و در زمان خروشچف، چون کليسا با روند کمونيزم شدن سازگار نبود دوباره حمله به کليساها شروع شد و کليساهاي زيادي بسته شد. در زمان برژنف روابط دولت و کليسا رسمي بود ولي مستقل نبود. در زمان حکومت گورباچف در سال 1988 هزارمين سالگرد پيوستن به مسيحيت جشن گرفته شد و از اين به بعد دورة جديد کليسايي در روسيه آغاز گشت.
کليساي ارتدوکس روسيه، سازمان مذهبي اصلي در روسيه است که در مناطق مختلف روسيه و در جامعة مشترک المنافع کشورهاي خارجي 123 حوزه سقفي دارد و بيش از 19000 جمعت کليسايي و بناي کليسايي، حدود 480 دير و صومعه، بيش از 150 نفر اسقف ارشد، 17500 نفر کشيش و 2300 نفر از درجات پايين تر کليسايي و همچنين از سال 1990 الکسي دوم، پانزدهمين اسقف اعظم (پاتريک) و تاريخ کليسا همراه با ينود مقدس (هيات رئيسه اسقف ها) امور کليسايي را اداره مي کند.
اسلام: اسلام در حال حاضر در بخش عظيمي از روسيه گسترش يافته است. طبق آمار تقريبي از 12 تا 20 ميليون جمعيت روسيه مسلمان هستند. اين گروه بيشتر در قفقاز شمالي، تاتارستان، باشقيرستان، اودموريتا، چواشيا، جمهوري ماري، سيبري، استان هاي اوميانوف، پنزا، سامارا، شاراتوف، آستاراخان، پرم، چليا بينسک، نيژني نوگورد، و شهرهاي مسکو، سن پترزبورگ و قاسموف ساکن هستند. مسلمانان اين مناطق پيرو مذهب شناخته شده تسنن و تشيع مي باشند. تعداد سني ها بيشتر است و پيروان مذهب تسنن از مکاتب فقهي مختلفي مانند حنفي و شافعي تشکيل شده اند و شيعيان را عموماً آذربايجاني ها و تالش ها تشکيل مي دهند.
در سال 1996 در روسيه تعداد 43 ادارة ديني مسلمان و 2349 مسجد وجود داشت. از جمله اختيارات اداره هاي ديني مسلمانان مي توان به مواردي همچون تربيت نيروي انساني، تقسيم و اعزام آنان به ساير نقاط و ارتباط با سازمان هاي ديني خارج از کشور، برگزاري کنفرانس هاي مختلف بين المللي در زمينه معارف اسلامي و حمايت از برقراري صلح و امنيت در جامعه مسلمانان و احداث مساجد و ابنيه اسلامي نام برد. آنها همچنين هر سال کاروان هايي را براي زيارت خانه خدا آماده و اعزام مي کنند. تا اوايل دهة 90 تنها دو مؤسسه آموزش مباني اسلام با نام مدرسه «ميرعرب» در بخارا و «مؤسسه امام النجاري» در تاشکند وجود داشت. در سال 1990 مدرسه اي در مجاورت اداره ديني مسلمانان داغستان تاسيس شد و درسال 1991 با استفاده از امکانات مسجد جامع مسکو، مدرسه ديني افتتاح شد. تعداد اين گونه مدارس آموزش معارف اسلامي تا سال 1996 در روسيه به 102 مرکز رسيد. از جمله مساجدي که مي توان در مسکو نام برد مسجد جامع مسکو، مسجد تاريخي، مسجد يابود روي کوه «پالکوني«، مسجد «آترادنايا» و مسجد «نواتروف» مي باشد.
اسلام شيعي و ترويج آن
تعداد شيعيان روسيه به دو ميليون نفر مي رسد، از اين تعداد حدود سيصدهزار نفر در مسکو زندگي مي کنند که قبلاً سازماندهي درستي نداشتند. از چند سال قبل جمهوري اسلامي ايران تلاش وسيعي را در هدايت و روشنفکري شيعيان آغاز کرده که اعزام گروه هاي متعدد داوطلب و علاقمند به تحصيل علوم ديني، به مرکز جهاني علوم اسلامي واقع در قم، دانشگاه مذاهب، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و افتتاح کلاس هاي درس قرآن و معارف اسلامي در مسجد شهداي مسکو که پس از کالج عالي مسکو دومين محل آموزش درس هاي اسلامي در آن شهر است از جمله اين فعاليت به شمار مي رود.
مذهب يهود
درآغاز قرن بيستم تقريباً نيمي از يهوديان جهان در روسيه زندگي مي کردند. باتوجه به اينکه در سال هاي 1970 الي 1980 تعداد زيادي از يهوديان از شوروي مهاجرت کردند، اما تعداد قابل توجهي از آنها در سال 1997 در فدراسيون روسيه، به ويژه در شهرهاي بزرگ زندگي مي کرند. عدة نسبتاً کمي از آنها در منطقه خود مختار «ابلاست» در شرقي ترين منطقة روسيه ساکن هستند.
مذهب بودايي
اين مذهب از سال 1941 به عنوان يکي از مذاهب روسيه به رسميت شناخته شد. طرفداران اين آيين در جمهوري هاي «کالميکيا» و «تيوا» و بعضي از نواحي «ايرکوتسک» و «چيتا» و اخيراً تعدادي نيز در مسکو و سن پترزبورگ ساکنند. تعداد بودائيان روسيه طبق امار سال 1997 حدود يک ميليون نفر بودند.
موارد بهداشتی
اميد به زندگي در زنان 72.7 سال و در مردان 61.8 سال است. برنامه بهداشتي پس از استقلال کشور دچار مشکل کمبود بودجه بوده و در حدود 20% از بيمارستانها فاقد سيستم آب گرم و 18% از آنها فاقد سيستم دفع فاضلاب ميباشند. از سال 1994 تا 1995 شيوع بيماريهاي عفوني بسيار زياد بوده است به عنوان مثال بيماري سل 20% افزايش يافته است. گزارش سازمان بهداشت جهاني در سال 1997 روسيه را يکي از مناطق خطرناک براي بيماري سل در جهان اعلام نمود. مرگ و مير نوزادان در سال 2006، 14 مورد در هر 1000 تولد زنده بوده و به ازاي هر 240نفر يک پزشک در سال 2004 وجود داشته است. در سال 2001 مخارج بخش بهداشت 0.92% از هزينه هاي دولت را شامل شده است. مرگ زودرس در اثر مصرف بالاي الکل و نرخ پايين تولد باعث رشد نزولي جمعيت شده است.
دلايل عمده مرگ و مير در هر صد هزار نفر: بیماریهای خون 749 نفر، سرطان 203 نفر، حوادث 185 نفر، بیماریهای تنفسی 57 نفر، بیماریهای گوارشی 38 نفر و بیماریهای عفونی 19 نفر.
- تعداد تخت بيمارستاني: 1731000 تخت
- سرانه مصرف روزانه کالري: 2835 کالری
- مصرف پروتئين: 90 گرم
- مصرف چربي: 81 گرم
سياست فرهنگي اتحاد جماهير شوروي بخشي از سياست ايدئولوژيکي مارکسيسم لينيسم حزب کمونيست بوده. اين نظام فرهنگي در سالهاي 1930-1920 شکل گرفته و تا سال 1980 با وجود يک سري تغييرات سطحي به حيات خود ادامه داد. از جملة عناصر اصلي سياست فرهنگي اتحاد جماهير شوروي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
- تاسيس شبکه هایي از مؤسسات فرهنگي کشور
- ايجاد يک نظام اداري متمرکز و تحت کنترل شديد
- وضع مقررات قانوني مشابه و کنترل عقيدتي و مقرراتي تفتيش عقايد) دستورالعمل هاي کلي سياست فرهنگي)